ازدواج سفید

ازدواج سفید

برخورد سنت و پست مدرن با ازدواج سفید

به شما تلفن بزنیم

 

"ازدواج سفید"، "white marriage"، پدیده‌ای غریب و محصول دیدگاه‌ها و جوامع پست مدرن، چندی است در جامعه‌ی ما رو به افزایش گذاشته است. از زمانی که با واژه ازدواج سفید آشنا شدم و به بررسی آن پرداختم، این سؤالات در ذهنم مطرح بود که آیا ازدواج سفید در کشور ما با توجه به دیدگاه‌های مذهبی، سنتی، انتظارات جامعه، دیدگاه مظاهر قدرت و سیستم اجرایی و قضائی امری است که پیامد‌های تأثیرگذاری خواهد داشت یا خیر؟ آیا این پدیده در ارتباطات بین فردی، اجتماعی، اخلاقی و مذهبی افراد تأثیرگذار خواهد بود؟ آیا این یک تأثیر پیش‌رونده در روابط افراد دارد یا یک جریان پس‌رونده و حتی تخریب کننده به حساب می‌آید؟ در ازدواج سفید چه نگرانی‌هایی برای طرفین رابطه ایجاد خواهد شد؟ و این‌که چه عواملی باعث گرایش روزافزون افراد به این پدیده "ازدواج سفید" شده است؟
در ابتدا تعریفی از ازدواج سفید ارائه کنم. اگر بخواهیم تعریفی ساده از ازدواج سفید داشته باشیم، به شروع رابطه بین یک زوج که در آن چارچوب‌های قانونی و عرفی لحاظ نشده باشد و به ثبت رسمی نرسیده باشد، ازدواج سفید می‌گویند. از مشخصه‌های اصلی ازدواج سفید برقراری رابطه عاطفی و جنسی و "هم‌باشی"، "cohabitation"، می‌باشد.
در مورد این‌که ازدواج سفید از کجا و در چه زمانی آمده و چه سیری داشته، به اعتقاد بسیاری از کارشناسان برای اولین بار در ایالات متحده آمریکا و با حمایت‌های جنبش‌های مربوط به حقوق زنان، به ویژه "جنبش آزادی زنان"، واژه ازدواج سفید مطرح شد. کوتاه سخن این‌که اگر‌چه این جنبش در ابتدا اهداف مرتبط با پیشرفت اجتماعی و سیاسی و تحقق مفهوم عدالت در همه‌ی ابعاد برای زنان را داشت، اما سال‌ها بعد این جنبش به نام "جنبش انقلاب جنسی" معروف گشت.
از آن زمان بود که پدیده ازدواج سفید و شروع زندگی مشترک، بدون لحاظ مسائل قانونی و رسمی ترویج یافت.
ازدواج سفید و تعریف آن در ایران به این صورت می‌باشد؛ ایجاد یک پیوند زناشویی بین یک زن ومرد بدون لحاظ چارچوب‌های قانونی، حقوقی، شرعی، عرفی و بدون نکاح، که با تعریف قبلی ما دو تفاوت دارد. 1) پیوند زناشویی زوجین در ازدواج سفید بین یک زن و مرد، یا زن و زن و یا مرد و مرد می‌تواند اتفاق بیفتد. در‌واقع نگاه کلی‌تر و جامع‌تر به بحث جنسیت و کلیشه‌های جنسیتی. 2) در تعریف کلی‌تر فقط چارچوب‌های قانونی و عرفی لحاظ شده و به چارچوب‌های شرعی پرداخته نشده.

بستر‌های ایجاد کننده ازدواج سفید:

1. عامل اقتصادی:

یکی از عوامل بسیار مهم زمینه‌ساز در این پدیده، عامل اقتصادی می‌باشد. در حال حاضر با توجه به شرایط اقتصادی نابسامان، عدم ثبات شغلی و درآمدی، عدم توازن بین درآمد و مخارج، هزینه‌های سرسام‌آور ازدواج و تأمین مسکن و تأمین لوازم منزل و ...، گرایش افراد به این سبک از زندگی رو به افزایش است. چه بسیار افرادی که علت اول انتخاب ازدواج سفید را این عامل دانسته‌اند.

2. عامل سن:

پژوهش‌های رسمی چندانی در مورد سن ازدواج وجود ندارد، اما برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهد سن ازدواج در آقایان به بالای 35 سال و خانم‌ها به بالای 30 سال رسیده است. این پارامتر به این جهت در شکل‌گیری ازدواج سفید نقش دارد که بالا رفتن سن در برخی افراد باعث ایجاد نگرانی و نشخوار‌های فکری در مورد پیر شدن، عدم توانایی تشکیل خانواده و بچه‌دار شدن و افکار خودآیند منفی دیگر شده و طرفین رابطه را مجاب به پذیرش این فعل می‌کند.

3. افراط و تفریط خانواده‌ها در چارچوب‌های اجتماعی ، ارتباطی و مذهبی:

به صورت تجربی و در مشاوره‌ها بار‌ها و بار‌ها در شرح حال افرادی که در شرف انتخاب ازدواج سفید هستند یا افرادی که در آن قرار دارند شنیده‌ام که فشار‌های بیش از حد والدین یا عدم توجه کافی  و إهمال آن‌ها نسبت به چارچوب‌های یاد شده، باعث ایجاد ملال، ایجاد انگیزه "فرار از شرایط خانه"، تجربه سبک زندگی جدید، ایجاد باکس‌ها و چارچوب‌های جدید و یا ساده انگاشتن و اصطلاحاً "normalization" در آن‌ها شده است و این عوامل زمینه‌ساز انتخاب این سبک از زندگی شده است.

4. ایجاد تفکرات و دیدگاه‌های پست مدرن:

یکی از عوامل مهم دیگر تغییر در باور‌ها، نگرش‌ها و افکار افراد به ویژه نسل‌های دهه 70 و 80 به بعد ما در حوزه مسائل دینی، اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، عاطفی و جنسی می‌باشد. در نسل‌های گذشته و در باور‌های سنتی ما ازدواج رسمی و یا موقت تنها راه کسب لذت جنسی و تشکیل خانواده می‌باشد. در‌صورتی‌که در دیدگاه‌های پست مدرن و حتی در دیدگاه‌های برخی افراد جامعه "ازدواج" تعریف و جایگاه خود را از دست داده است. در دیدگاه‌های پست مدرن الزاماً تنها راه کسب لذت جنسی و تشکیل خانواده و رفع نیاز‌های عاطفی، ازدواج نیست. چه بسا در کشور‌های غربی (آلمان، انگلیس، فرانسه و امریکا)، زوجین سال‌ها با هم زندگی کرده و حتی با وجود چند بچه (چه نسبی یعنی فرزندان ژنتیکی و چه سببی یا فرزندخوانده) ازدواج نکرده‌اند و سال‌ها بعد شاید ازدواج رسمی رخ دهد یا ندهد. مثال معروف "دیه‌گو آرماند مارادونا"، مشهور به سلطان فوتبال، که با همسر خود  پس از 23 سال و با 5 بچه ازدواج رسمی داشت.
شایان ذکر است که در مورد برخورد این نوع دیدگاه‌ها با دیدگاه‌های سنتی صحبت خواهد شد.

5. ترس از تعهد، فرار از ازدواج:

ترس از تعهد در رابطه یکی از عوامل سوق دهنده‌ی فرد به ازدواج سفید می‌باشد. به ویژه آقایان در این مقوله دغدغه‌های بیشتری نسبت به خانم‌ها دارند. اکثر اوقات فرد این فکر تکرار شونده را دارد که "نکنه نتونم از پسش بربیام؟"، "نکنه تو رابطه کم بیارم؟"، "نکنه از کس دیگه‌ای خوشم بیاد؟" و ... . البته در این آیتم هم عامل اقتصادی مثل هزینه‌های عقد، عروسی، هزینه‌های زندگی و میزان تعهد فرد به انجام آن‌ها، می‌تواند دخیل باشد.

در مقاله بعدی به بررسی این‌که آیا ازدواج سفید انتخاب درستی است یا خیر؟ خواهیم پرداخت.

حمید حقیقت بازدید: 958 تاریخ: آدرس وب

بزودی با شما تماس می‌گیریم

دیدگاه خود را بیان بفرمائید

  • هنوز دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است
قالب:
جنسیت: