ازاختلال دوقطبی با عنوان افسردگی شیدایی نام برده میشد. همان گونه که از نام آن استنباط میشود کسی که دچار اختلال دوقطبی است دچار نوسانات خلقی شدید میباشد.این نوسانات معمولاً هفتهها یا ماهها طول میکشد و با آن چه مردم عادی در زندگی روزمره تجربه میکنند بسیارمتفاوت است.
خلق افسرده: احساس شدید افسردگی
خلق شیدا: احساس شادمانی بسیار و ناامیدی
خلق مختلط: به عنوان مثال خلق افسرده همراه با بی قراری و فعالیت بیش از اندازه ناشی از شیدایی.
شیوع اختلالات دوقطبی:
از هر 100 بزرگسال در حدود یک نفر در طول زندگی خود دچار این اختلال میگردد. معمولاً این اختلالات بعد از سنین نوجوانی اتفاق میافتد. در سنین بالاتر از 40 سال این اختلالات غیر معمول است. مردان و زنان به یک اندازه در معرض ابتلا به این اختلالات قرار دارند.
حداقل یک دوره خلق شیدا به مدت یک هفته وجود دارد. اگر چه بیشتر مبتلایان دوره افسردگی را هم تجربه میکنند ولی بعضی از آنها فقط دوره شیدایی را تجربه میکنند. دورههای شیدایی بدون درمان بین 3 تا 6 ماه و دورههای افسردگی در صورتی که مداوا نشوند 6-12 ماه ادامه پیدا میکنند.
در این نوع از اختلال بیش از یک دوره افسردگی شدید وجود دارد. در صورتی که شدت خلق شیدایی کم است. این نوع به نام شیدایی خفیف (Hypomania) نامیده میشود.
در این دسته بیش از 4 بار نوسان روحی در طول یکسال وجود دارد. این نوع در حدود 10 درصد افراد مبتلا به اختلالات دوقطبی دیده میشود و میتواند با هر کدام از انواع 1 یا 2 همراه باشد.
دلیل قطعی برای این اختلالات شناخته نشده، اما تحقیقات نشان میدهد که: اختلالات دوقطبی منشأ ارثی دارد. به عبارتی ژنها بیشتر از تربیت در این اختلالات مؤثرند. به دلیل اینکه این اختلالات با دارو قابل درمان هستند، وجود مشکل فیزیکی در قسمتی از مغز که کنترل حالات روحی را به عهده دارد ممکن است عامل این اختلالات باشد. نوسانات خلقی ممکن است گاهی توسط استرس و یا بیماری به وجود بیایند.
علائم بیماری بستگی به این دارد که خلق شما به سمت افسردگی یا شیدایی تغییر کرده باشد.
احساس افسردگی احساسی است که همه ما در طول زندگی آن را تجربه کرده ایم. این احساس میتواند به ما در شناخت و برخورد با مشکلات زندگی کمک کند. اما در افسردگی بالینی یا اختلالات دوقطبی این احساس افسردگی بسیار شدیدتر است. در این حالت احساس افسردگی برای مدت طولانی باقی میماند و حتی انجام امور عادی زندگی را سخت یا غیر ممکن میسازد. در صورتی که شما افسرده شده باشید متوجه این تغییرات در خود شده اید:
روحی
• احساس غمگینی که از بین نمیرود.
• احساس نیاز به گریستن بدون هیچ دلیلی
• ازدست دادن تمایل و رغبت به همه چیز
• عدم لذت بردن از چیزهایی که قبلا لذت میبردید.
• احساس بی قراری و آشفتگی
• از دست دادن إعتماد به نفس
• احساس بی ارزشی و ناامیدی
• زودرنجی و تحریک پذیری
• فکرکردن به خودکشی
• از دست دادن قدرت فکر کردن مثبت و امیدوارانه
• از دست دادن قدرت تصمیم گیری حتی در موارد ساده
• مشکل تمرکز کردن
• کم شدن اشتها و وزن
• مشکل خوابیدن
• بیدار شدن زودتر از موقع
• احساس خستگی کامل
• یبوست
• عدم تمایل به رابطه جنسی
شیدایی یک احساس خوشحالی، افزایش انرژی و خوشبینی بیش از اندازه است. این حالت میتواند آن قدر شدید باشد که فکر کردن و قضاوت شما را تحت تأثیر قرار دهد. ممکن است تفکرات عجیبی راجع به خود داشته باشید، تصمیمات بدی بگیرید و به صورت شرمآور، مضر و گاهی خطرناک رفتار کنید.
مانند حالت افسردگی، در این حالت هم زندگی فرد مختل میشود و میتواند روابط و کار فرد را تحت تأثیر قرار دهد. در حالتی که این حالت خیلی شدید نباشد به آن شیدایی خفیف میگویند.
• بسیار شاد و مهیج
• عصبی و برانگیخته شدن توسط کسانی که در خوش بینی شما شریک نمیشوند.
• احساس برتر بودن بیش از اندازه
• پر از ایدههای جدید و مهیج
• پریدن از یک ایده یه ایده دیگر
• شنیدن صداهایی که افراد دیگر نمیشنوند.
• بی میل یا ناتوان از خوابیدن
• پر انرژی
• افزایش تمایل به رابطه جنسی
• برنامه ریزیهای بلند پروازانه و غیر واقعی
• بسیار فعال و پر جنب و جوش
• رفتارهای نامعمول
• حرف زدن سریع – دیگران ممکن است متوجه صحبتهای شما نشوند.
• تصمیمات عجولانه و گاهی با نتایج مصیبت بار
• ولخرجی
• احساس صمیمیت زیاد
• بروز بیش از حد احساسات
اگرشخص برای اولین بار در اواسط دوره شیدایی باشد، ممکن است متوجه هیچ چیز غیرعادی نشود. حتی دوستان و خانواده وی نیز ممکن است متوجه نشوند. حتی ممکن است اگر کسی سعی کند در این مورد نظری ابراز کند ناراحت شود. در این حالت فرد به تدریج در انجام امور روزمره و ارتباط با افراد دچار مشکل میشود.
اگر دورههای شیدایی و یا افسردگی خیلی جدی شود، شخص ممکن است دچار علائم جنون شود.
• حالت شیدایی: علایم این حالت شامل احساس خود بزرگ بینی است ؛ این که مسئول انجام یک ماموریت مهم بوده یا از یک قدرت بسیار زیاد برخوردار است.
• حالت افسردگی: احساس گناه شدید، احساس بدترین بودن و یا حتی احساس عدم وجود و پوچی.
علاوه بر این اعتقادات نامعقول، فرد ممکن است دچار توهماتی که شامل شنیدن، دیدن، بوییدن و یا لمس کردن چیزها یا کسانی که وجود ندارند باشد.
بین دوره ها:
قبلاً این اغتقاد وجود داشته است که اگر فردی از اختلالات دو قطبی رنج میبرد، باید در بین دورههای افسردگی و شیدایی خلق متعادل داشته باشد. اما اکنون میدانیم که در این حالت علیرغم بهبود ظاهری ممکن است علائم افسردگی خفیف و مشکلات ذهنی ادامه پیدا کند.
درمان
برای پیشگیری از پیشرفت نوسانات خلقی به حالت افسردگی – شیدایی میتوان اقداماتی انجام داد که در ادامه از آنها نام برده میشود. اما در اغلب موارد درمان دارویی هم مورد نیاز است تا:
1. خلق شخص را تثبیت کند. (پیشگیری)
2. دوره های افسردگی و شیدایی درمان شود.
لیتیوم به مدت پنجاه سال است که به عنوان تثبیت کننده حالت خلقی به کار میرود. اما چگونگی عملکرد آن هنوز مشخص نیست. از لیتیوم برای درمان هر دو نوع افسردگی و شیدایی استفاده میشود. درمان با لیتیوم باید توسط روانپزشک شروع شود. تعیین مقدار دقیق لیتیوم در بدن لازم است زیرا مقدار کم آن بی أثر و مقدار زیاد آن سمی است. بنابراین فرد باید به طور مرتب در چند هفته اول آزمایش خون دهد تا مطمئن شود که از مقدار مناسبی استفاده میکند. با ثابت شدن مقدار دارو پزشک میتواند لیتیوم را همراه با آزمایش خون منظم تجویز کند. مقدار لیتیوم در خون به مقدار آب بدن بستگی دارد. اگر آب بدن کم شود مقدار لیتیوم در خون بالا رفته و احتمال بروز أثرات منفی آن و یا حتی أثرات سمی آن وجود دارد. بنابراین بسیار مهم است که:
• آب بسیار نوشیده شود؛ مخصوصاً در مواقعی که هوا گرم است و یا فعالیت بدنی فرد زیاد است.
• چای و قهوه به میزان کمتری مصرف شود. چون آنها باعث افزایش ادرار میگردند. حداقل سه ماه یا بیشتر طول میکشد تا أثرات لیتیوم پدیدار شود. در این مدت با این که تغییر حالت روحی ادامه دارد باید به خوردن قرصهای لیتیوم ادامه دهد.
اثرات زیر در چند هفته اول شروع مصرف خود را نشان میدهند. این اثرات نامطلوب هستند اما با گذشت زمان بهبود مییابند.
• احساس تشنگی
• ادرار زیادتر از معمول
• افزایش وزن
اثرات جانبی نامعمول تر شامل:
• تاری دید
• ضعیف شدن ماهیچههای بدن
• اسهال
• لرزش ضعیف دستها
• احساس بیمار بودن
این اثرات معمولا با کم کردن دوز بهبود مییابد.
اگر سطح لیتیوم در خون خیلی بالا باشد، شخص حالات زیر را تجربه خواهد کرد:
• استفراغ کردن
• تلو تلو خوردن
• لکنت زبان
در این حالت باید هرچه سریعتر با پزشک تماس گرفت.
• استفاده از رژیم غذایی مناسب موثر است.
• نوشیدن مرتب نوشیدنیهای غیر شیرین که به نگه داشتن سطح آب و نمک بدن کمک میکند.
• غذا خوردن منظم به تعادل مایعات بدن کمک میکند.
• کاهش مصرف کافئین در چای، قهوه و نوشابه - این مواد با افزایش ادرار، سطح لیتیوم را بالا میبرند.
گرچه لیتیوم مؤثرترین تثبیت کننده است، اما داروهای دیگری نیز وجود دارد.
• سدیم والپرات یک ضد تشنج است که هنوز شواهد کافی وجود ندارد که به اندازه لیتیوم مؤثر است. این دارو نباید برای خانمها در سنین باروری تجویز شود.
• کاربامازپین اثر کمتری دارد و کمتر برای اختلالات دو قطبی استفاده میشود. اما اگر برای شخص مناسب است نیازی به تغییر آن نیست.
• تجویزهای ضد جنون جدید (مثل اولانزاپین) نیز میتواند به عنوان تثبیت کننده استفاده شود.
بهترین دارو کدام است؟
باید در این مورد با روانپزشک مشورت کرد، اما در این زمینه چند قاعده کلی وجود دارد:
• لیتیوم، سدیم والپرات، اولانزاپین معمولاً برای درمان طولانی مدت تجویز میگردند.
• کارمازپین برای مواقعی که نوسان خلق سریع تر و متناوب تری است پیشنهاد میگردد.
• ترکیب دارویی نیز گاهی لازم است.
به طور کلی بهترین دارو به وجود فرد بستگی دارد. یک دارو ممکن است برای یک نفر مناسب باشد ولی در شخص دیگری اثر خوبی نداشته باشد. اما برای اولین تجویز اصولاً دارویی تجویز میگردد که تأثیر بیشتری در دیگران نشان داده است.
در فاصله بین دورههای شیدایی یا افسردگی، درمانهای روانشناسی میتواند مؤثر باشد. این درمانها باید حدود 16 جلسه یک ساعته به مدت 6 تا 9 ماه باشند.
این درمانها شامل:
• تربیت روانی (Psycho education)؛ دانستن بیشتر در مورد اختلالات دو قطبی.
• تحت نظر داشتن حالت روحی؛ کمک کردن به شخص برای شناخت زمانهای تغییر حالت روحی.
• استراتژی خلقی؛ کمک کردن برای جلوگیری از تغییر حالت روحی به شیدایی یا افسردگی کامل.
• کمک برای افزایش مهارتهای سازگاری.
• شناخت و رفتار درمانی (CBT) برای افسردگی.
شخص باید هر برنامه برای حاملگی را با روانپزشک خود در میان بگذارد. با هم فکری با یک روانپزشک و روانشناس خوب فرد میتواند برای کنترل حالات روحی خود در طول حاملگی و پس از تولد نوزاد برنامه ریزی کند.
اگر فرد باردار هست، بهتر است برای آگاهی از قطع یا ادامه مصرف لیتیوم با روانپزشک خود مشورت کنید. گرچه لیتیوم از دیگر تثبیت-کنندهها بی خطرتر است، اما باید خطر احتمالی آن برای نوزاد با خطر احتمال بازگشت افسردگی یا شیدایی در فردمقایسه شود. این احتمال در سه ماه اول بارداری بیشتر است. پس از گذشت هفته بیست و ششم، لیتیوم بی خطر است. اما در دوران مصرف لیتیوم نباید به نوزاد شیردهی انجام شود.
در طول زمان حاملگی، تمام کسانی که با این موضوع در رابطه هستند شامل: پزشک متخصص زنان، ماما، روانپزشک و روانشناس باید با هم در ارتباط باشند.
شخص باید نشانههای تغییر حالت خود را یاد بگیرد تا بتواند در موقع مناسب کمک بگیرد. با این کار وی میتواند از بروز کامل عارضه و یا بستری شدن در بیمارستان اجتناب کند. نوشتن حالات روحی روزانه نیز میتواند به ویدر این کار کمک کند.
فرد باید تا میتواند در مورد بیماریش و آن چه برای درمان آن مفید است اطلاعات کسب کند.
از شرایط تنشزا پرهیز کند. پرهیز کامل از تنش غیر ممکن است بنابراین بهتر است یاد بگیرد چگونه این شرایط را کنترل کند. وی میتواند از طریق CD یا DVD و یا گروههای تمدد اعصاب و یا پیشنهادهای روانشناسان به استرس خود غلبه کند.
افسردگی یا شیدایی میتوانند أثرات نامطلوبی بر دوستان و خانواده داشته باشند. شخص ممکن است مجبور به بازسازی روابطتش بعد از یک دوره افسردگی یا شیدایی شود. داشتن حداقل یک نفر که بتواند به او اعتماد کند بسیار مفید است. دوستان و خانواده نیاز دارند بدانند که چه اتفاقی برای وی میافتد و آنها چه کاری میتوانند برای او انجام دهند.
باید سعی کند زندگی، کار، استراحت و روابط با دوستان و خانواده را متعادل کند. در صورتی که فرد بیش از اندازه مشغول باشد ممکن است دچار دوره شیدایی شود.
فرد باید مطمئن باشد که زمان کافی برای استراحت دارد. در صورتی که شخص بیکار هست، به دنبال گذراندن یک دوره آموزشی و یا کار داوطلبانه که وابستگی با بیماری روانی ندارد باشد .
20 دقیقه ورزش، سه بار در هفته برای بهبود شرایط روحی مفید است.
به طور مرتب کارهایی انجام دهد که وی را شاد کرده و به زندگی او معنا میبخشد.
در شیدایی شدید، شخص ممکن است حالت خصمانه و بدگمانی به خود گرفته و یا به صورت لفظی و یا فیزیکی درگیر شود.
در افسردگی شدید، شخص ممکن است تصمیم به خودکشی بگیرد.
در صورتی که متوجه شدید که آنها:
• با نخوردن و نیاشامیدن کاملاً از خود غافل شدهاند،
• خود یا دیگران را در شرایط خطرناک قرار میدهند،
• از آزار دادن یا کشتن خود حرف میزنند،
سریعاً برای آنان از مراکز درمانی کمک بخواهید.
نام و شماره یک روانشناس متخصص قابل اعتماد را داشته باشید. گاهی بستری کوتاه مدت در بیمارستان لازم است.
کلینیک روانشناسی مهرپنار، خدمات تخصصی در زمینه درمان اختلالات خلقی و اضطرابی را با همکاری متخصصین روانپزشکی و روانشناسان با تجربه ارائه میدهد. لطفا جهت کسب اطلاعات بیشتر و تعیین نوبت تماس بکیرید.
با ما همراه باشید.
نویسنده: ابولفضل حفیظی کاشانی
مرکز خدمات مشاوره و روانشناختی مهرپندار
دیدگاه خود را بیان بفرمائید❤