زمانی که افراد از رابطهای خارج میشوند، به طور معمول مراحلی از جدایی را سپری میکنند که به این صورت است: اعتراض، ناامیدی و گسلش.
اما قبل از اینکه گسلش در جدایی از رابطه عاطفی اتفاق افتد و یا حتی قبل از مرحله گسلش ممکن است شرایطی برای فرد پیش بیاید که بخواهد به رابطه قبلی برگردد. در این متن دلایلی مطرح میشود که چرا نباید به رابطه قبلی برگشت؟، چراکه درست نیست.
نکتهای که وجود دارد این مسأله است که وقتی ما از یک رابطه خارج میشویم خاطرات خوب شخص در ذهنمان میماند و خاطرات بدش را فراموش میکنیم. خاطرات زیبایی که از او داشتیم در ذهنمان میآید اما بحثها، جدلها و اختلافات عمیق کمکم به ورطهی فراموشی میرود. پس از پارتنر سابق چیزی که در ذهن خود ساختهایم یک فرد جدید و رؤیایی است نه همان فرد سابق.
باید در نظر بگیرید که تنهایی ممکن است افکار شما را به سمت شریک عاطفی سابق بکشاند و یا در چالش با ورود به یک رابطه جدید عدم سازگاریهایی را ببینید و تمایل داشته باشید که به سمت پارتنر سابق برگردید. اما باید در نظر گرفت صرف آشنایی منجر به سالم بودن یک رابطه نمیشود، حتی اگر سازگاریهایی در رابطه وجود داشته باشد، اختلافات عمیقتر از این حرفها بوده که بخواهد گپهای رابطه را پوشش دهد.
شاید این ضربالمثل قدیمی را شنیدهاید که میگوید "آزموده را آزمودن خطاست". باید در نظر گرفت که فرد بالغ و پخته در روابط ثبات عاطفی دارد و قدمهای درستی برمیدارد. پس زمانی که فرد از بلوغ عاطفی برخوردار نیست، امتحان دوباره یک اشتباه خواهد بود.
دیدگاه خود را بیان بفرمائید❤
ممنون خیلی خوب و مفید بود