چاله‌های ارتباطی

چاله‌های ارتباطی

چاله‌ها یا موانع ارتباطی چه چیزهایی هستند؟

به شما تلفن بزنیم

موانع ارتباطی عواملی هستند که معنای یک رویداد مهم را از آن می‌گیرد و به حذف معنای واقعی ارتباط منجر می‌شود. موانع،  در میان همه مردم  معنایی رایج دارند و بیش از آنچه تصور می‌کنند موجب دشواری ارتباط بین فردی می‌شود. این تصور که اگر فردی قادر به تکلم باشد قادر به برقراری ارتباط خواهد بود، تصوری اشتباه است. بخشی از تعلیم و تربیت ما، به غلط، این تفکر نادرست را در افراد به وجود می‌آورد که ارتباط، آسان‌تر از آن است که تصور می‌شود.

در نتیجه اغلب افراد وقتی که در این زمینه با مشکلاتی مواجه می‌شوند، چون ماهیت مشکل را درک نمی‌کنند و نمی‌دانند که چگونه باید عمل کنند در نتیجه سرد شده و تسلیم می‌شوند. اما در این زمینه آنچه بیشتر موجب تعجب می‌شود وقوع زیاد ارتباط است، نه دشوار به نظر رسیدن آن.

مثالی رایج وجود دارد برای کارمندان، رؤسا، والدین، کودکان، مدیران و ... همگی، اغلب نسبت به آنچه بدست می‌آورند ناراضی هستند و علی‌رغم آن که درونشان آنگونه که هست و ما می‌بینیم، نیست ولی به گونه‌ای دیگر نمایان می‌کنند، راستی دلیل اصلی این دوگانگی چیست؟

حال باید دید با وجود آن که در اغلب ما، میل شدیدی برای برقراری ارتباط ثمربخش وجود دارد، چرا چنین ارتباطی، تا این حد نادر و دشوار است؟ یکی از دلایلی که وجود دارد آن است که مردم نوعاً سدها و موانع ارتباطی را ناآگاهانه در گفتگوهای خود وارد می‌سازند و این سدها در اغلب اوقات هنگامی به کار می‌آید که یک یا هر دو طرف گفتگو دچار مشکلی است که باید حل شود و یا نیازی دارد که باید ارضا شود.

سدهای ارتباطی، پاسخ‌های دارای احتمال خطر بالا به شمار می‌آیند، یعنی پاسخ‌هایی که (اگر نتوان گفت همیشه) اغلب، اثری منفی در ارتباط دارند. وقتی که یک یا چند تن از افراد در حال تعامل، گرفتار فشار روانی باشند، احتمال بیشتری وجود دارد که این موانع ظاهر شوند. اثرات ناگوار موانع ارتباطی بسیار زیاد و متنوع می‌باشد. اما در اغلب موارد یا عزت نفس طرف مقابل را کاهش می‌دهند و منجر به تحریک حالت‌های دفاعی، مقاومت در بخش می‌شوند و یا به دلبستگی گوشه‌گیری، احساس شکست یا بی‌کفایتی می‌انجامد.

ضمن آن که این احتمال را نیز کاهش می‌دهند که فرد روشهای دیگری را برای حل مشکل خود بیابد. هر مانع، یک مسدودکنندة احساس است، یعنی از احتمال این که فرد دیگر به شکلی سازنده احساسات واقعی خود را بیان کند، می‌کاهد.

اگر به طور مکرر به کار رود چون با خطر افزایش پیامدهای منفی همراه است، می‌تواند به آسیب دائمی رابطه نیز منجر شود.

همیشه تعدادی بازدارندهی ارتباطی وجود دارند که عبارتند از:

  • انتقاد: ارزیابی منفی از فرد دیگر و اعمال و نگرش‌های او ”تو خودت باعث این مشکل شدی، به خاطر دردسری که گرفتارش هستی، نمی‌توانی دیگران را سرزنش کنی.”
  • نام‌گذاری: خوار و خفیف کردن و یا دادن یک عنوان کلیشه‌ای به شخص دیگر: عجب آدم خنگی هستی! روشنفکر! شما کارگرها همه مثل هم هستید و ...
  • تشخیص‌گذاری: تجزیه و تحلیل رفتار فرد دیگر و بازی کردن نقش یک روانشناس مبتدی.
  • ستایش همراه ارزیابی: قضاوت مثبت در مورد شخص دیگر و اعمال و نگرش‌های او «تو همیشه دختر خوبی هستی و می‌دانم که در کارهایم به من کمک می‌کنی.
  • دستور: دادن دستور انجام کاری که مایلید انجام شود به فرد دیگر همین الآن تکلیفت را انجام بده چون من می‌گویم.»
  • تهدید: تلاش برای کنترل اعمال و رفتار طرف مقابل از طریق هشدار در مورد پیامدهای منفی ‌آنچه برایش تدارک دیده‌اید. «آن کار را می‌کنی یا ...»
  • پرسش‌های زیاد و نامناسب: سؤال‌های پاسخ بسته یا پاسخ باز اغلب از سدهای عمده ارتباطی هستند. اینها سؤالاتی هستند که معمولاً می‌توان با کلماتی کوتاه و مختصر به آن‌ها پاسخ داد. اغلب با یک بله یا خیر ساده: کی اتفاق افتاد؟
  • نصیحت‌ کردن: نشان دادن راه‌حل مشکل فرد دیگر به او «من اگر جای تو بودم حتماً با تو دعوا می‌کردم.»
  • منحرف‌سازی: کنار زدن مشکلات فرد دیگر از طریق ایجاد حواس‌پرتی: علی آنقدر به این موضوع فکر نکن بیا به موضوعات بهتر فکر کنیم.
  • بحث منطقی: تلاش برای متقاعد کردن فرد دیگر با توسل به حقایق یا منطق، و معمولاً بدون در نظر گرفتن عامل هیجانی مربوط، واقع‌بینانه فکر کن!
  • اطمینان‌آفرینی: تلاش برای متوقف کردن هیجان‌های منفی دیگر «نگران نباش همیشه پایان شب سیه، سفید است. یا خیر است انشاءالله

چرا موانع به عنوان پاسخ‌های دارای احتمال خطر بالا تلقی می‌شود؟

در نگاه اول برخی از این موانع بی‌ضرر به نظر می‌رسند. تمجید، اطمینان‌آفرینی، پاسخ های منطقی سئوال کردن و یا توصیه و نصحیت با خیرخواهی‌، اغلب در روابط بین‌فردی عواملی مثبت محسوب می‌شوند. پس چرا دانشمندان علوم رفتاری، این پاسخ ها را به عنوان پاسخ‌هایی در نظر می‌گیرند که به طور بالقوه می‌توانند به ارتباط آسیب برسانند؟

این  شیوه پاسخی فوق به عنوان پاسخ‌های دارای احتمال خطر بالا در نظر گرفته می‌شود. این روش‌ها بیش از راه‌های ارتباطی دیگر می‌توانند موجب توقف گفتگو شوند.

در کارایی حل مشکل طرف مقابل اختلال به وجود آورند و یا شکاف عاطفی میان افراد را افزایش می دهند. یا وجود این گاهی برخی از افراد پاسخ‌ های فوق را با کمترین اثر منفی و یا حتی بدون هیچ‌گونه اثری مورد استفاده قرار می‌دهند.

هنگامی که یک یا هر دو فرد درگیر، خواسته‌های مهم دارند و یا با مشکلی دست به گریبان‌اند، احتمال بروز اثر منفی موانع، تا حد زیادی افزایش می‌یابد. در این موارد می‌توان از رهنمود مفید دیگر پیروی کرد: «هر وقت فشار روانی با استرس دچار شدید، از تمامی مانع‌های فوق اجتناب کنید، اما متأسفانه درست در هنگام تجربه فشار روانی، بیشترین احتمال استفاده از پاسخ‌های دارای احتمال خطر بالا وجود دارد. لذا موانع ارتباطی فوق را می‌توان به سه مقوله اصلی تقسیم کنیم:

1) قضاوت

2) ارائه راه‌ حل

3) اجتناب از نگرانی‌های طرف مقابل.

قضاوت:

  1. انتقاد
  2. نام‌گذاری
  3. تشخیص‌گذاری
  4. ستایش همراه با ارزیابی

ارائه راه‌ حل:

  1. دستور دادن
  2. تهدید
  3. اخلاقی‌سازی
  4. طرح سئوال‌های زیاد و نامناسب
  5. نصیحت یا توصیه

اجتناب از نگرانی:

  1. منحرف‌سازی
  2. بحث منطقی
  3. اطمینا‌ن‌آفرینی

مرکز روانشناسی مهرپندار امید

بازدید: 1164 تاریخ: آدرس وب

بزودی با شما تماس می‌گیریم

دیدگاه خود را بیان بفرمائید

  • هنوز دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است
قالب:
جنسیت: