بدون اینکه شناخت کافی از طرف مقابل وجود داشته باشد ابراز عشق انجام میشود. گاهاً حتی ترسناک به نظر میرسد که شخصی در اولین قرار ملاقاتها ابراز میکند که عاشق شده و بدون شما نمیتواند زندگی کند. این نوع از افراد ممکن است اختلال شخصیت وابسته داشته باشند.
طرف مقابلتان فقط از خودش حرف میزند، اهمیتی نمیدهد که با این کار شما را آزرده میکند. به خواستههای شما اهمیتی نمیدهد و شما را نادیده میگیرد و فقط در پی اجرای نیازهای خودش است.
بعد از مدتی که از رابطه گذشت، باید در نظر گرفت چه چیزی از یک رابطه میخواهید؛ یک رابطه ساده و یا یک رابطه جدی و ازدواج. به نوعی فلسفه رابطه چگونه است؛ رابطه کوتاهمدت، رابطه میانمدت و یا رابطه بلندمدت یعنی ازدواج. نتیجهگیری اینکه آگاهی در مورد خواسته و فلسفه ازدواج باید وجود داشته باشد.
طرف مقابل شما هر زمانی که دلش خواست با شما رفتار خوبی خواهد داشت و زمانی که نخواست با شما بدرفتاری میکند. این مسأله منجر به گیج شدن شما میشود که آیا شما را دوست دارد یا خیر؟ پس باید در نظر داشته باشید که روی این رابطه سرمایهگذاری نکنید.
اینکه طرف مقابلتان یک روزهایی محو میشود و دیگر پاسخگو نیست، به معنی رابطهی بیمارگون است. اینکه پاسخ پیامها و تلفنهای شما را نمیدهد و باعث گیجی شما در طول رابطه میشود، نشانه بزرگی است که طرف مقابل دارد شما را گمراه میکند.
قبل از اینکه متوجه اتفاقات شوید، همواره شما را مسئول کاستیهای رابطه میداند و وانمود میکند که قربانی رابطه است و این نوع رفتار در طولانیمدت منجر به آزار شما میشود.
بدون اینکه در رابطه بازخورد خوبی به شما بدهد، همواره به دنبال رابطه جنسی با شماست و درخواستهای مکرر از شما دارد، بدون اینکه میل و رغبت شما را در نظر بگیرد.
دیدگاه خود را بیان بفرمائید❤