اختلال بازیهای اینترنتی الگویی از بازی اینترنتی به صورت مفرط و طولانی میباشد که مجموعهای از نشانههای شناختی و رفتاری مثل از دست دادن کنترل تدریجی فرد برای بازی کردن، ایجاد نشانههای ترک در صورت ممانعت فرد از بازی اعم از تحریکپذیری، عصبی بودن، بیقراری و اشتغال ذهنی شدید فرد برای انجام بازی و در حالتهای شدیدتر حتی دیدن خوابهای مرتبط با بازی در حین ترک بازی یا حین انجام بازی، را در بر میگیرد.
مبتلایان اختلال بازی اینترنتی همانند اختلالهای مرتبط با مصرف مواد و اختلال قماربازی علائم مشابهی را تجربه میکنند. مثلاً بدون توجه به فعالیتهای دیگر خود که برخی از آنها برای فرد میتواند دارای اهمیت فراوان باشد مثل انجام ندادن تکالیف درسی و آموزشگاهی، فعالیتهای مرتبط با کسب درآمد و حتی استراحت کردن و ...، به نشستن جلوی رایانه یا دستگاه بازی ادامه میدهند و به بازی میپردازند.
آنها معمولاً روزانه بین 5 تا 10 ساعت یا حتی بیشتر و در هفته دستکم 30 ساعت به این کار میپردازند. اگر کسی مانع بهکاربردن رایانه و ازسرگیری بازی آنها شود، خشمگین و مضطرب میشوند.
در اختلال بازیهای اینترنتی افراد مبتلا اغلب دورههای طولانی بدون غذا یا خواب را سپری میکنند و به تعهدات عادی مثل وظایف تحصیلی، شغلی و خانوادگی اهمیت نمیدهند.
در حال حاضر هیچ نوع فرعی از اختلال بازیهای اینترنتی که به خوبی بررسی شده باشد وجود ندارد. اختلال بازیهای اینترنتی عمدتاً شامل بازیهای خاص اینترنتی است، اما ممکن است شامل بازیهای رایانهای غیراینترنتی هم باشد. این احتمال هم وجود دارد که بازیها به مرور زمان تغییر کنند و بازیهای جدید ابداع شوند. اما معلوم نیست که رفتارها و پیامدهای مربوط به اختلال بازیهای اینترنتی برحسب نوع بازی، تغییر میکنند یا نه.
استفاده مداوم و مکرر از اینترنت برای پرداختن به بازیها، اغلب با همبازیهای دیگر و اینکه این بازیها نقص یا ناراحتی قابل ملاحظهای در کارکردهای مهم زندگی فرد ایجاد کند و با 5 مورد (یا بیشتر) از نشانههای زیر طی یک دوره 12 ماهه (1 ساله) آشکار شود:
1. اشتغال ذهنی به بازیهای اینترنتی (بازی به فعالیت اصلی و مهم زندگی روزمره فرد تبدیل میشود و در مورد بازی، نحوه شکست خوردن یا پیروزی و آماده شدن برای مراحل بعدی یا بازی بعدی، فرد اشتغال ذهنی دارد و به آن فکر میکند.)
2. زمان ترک کردن بازی، نشانههای ترک ظاهر میشود، مثل تحریکپذیری و عصبی شدن، اضطراب و بیقراری (انگار شخص چیزی را گم کرده باشد)، اندوه و غم.
3. شکلگیری تحمل to Lerance: یعنی نیاز به صرف کردن زمان بیشتر برای پرداختن به بازیهای اینترنتی. مثل سوءمصرف مواد که شخص با هربار مصرف، نیاز به مصرف بیشتر برای رسیدن به لذت دارد. در این اختلال نیز شخص با روزی نیم ساعت یا 1 ساعت شروع میکند و بعدها برای کسب لذت بیشتر ساعات بازی افزایش مییابد.
4. تلاشهای ناموفق برای مهار کردن و اجتناب از بازی.
5. ازدست دادن علاقه به تفریحات و سرگرمیهای جسمی-حرکتی و فعالیتهای خانوادگی و گروهی بهغیر از گروههای درگیر بازیهای اینترنتی.
6. پرداختن مدام و مفرط به بازیهای اینترنتی بهرغم اینکه فرد میداند که این مسأله باعث ایجاد مشکلات روانی و اجتماعی میشود.
7. فریب دادن اعضاء خانواده، درمانگر، مربی و معلم یا دیگران درخصوص مقدار زمان صرف شده برای بازیهای اینترنتی.
8. استفاده از این بازیها جهت فرار از مشکلات یا گریز از یک مشکل خلقی،؛ مثلاً برای تسکین اضطراب، خشم، غم و یا احساس درماندگی.
9. ازدست رفتن یا به مخاطره انداختن فرصتهای مهم زندگی در زمینه تحصیلی، شغلی یا خانوادگی به علت پرداختن به بازیهای اینترنتی.
نکته مهم اینکه افرادی که از اینترنت برای هدفهای تجاری، شغلی، تفریحی یا اجتماعی استفاده میکنند، شامل این اختلال نمیشوند. یا کودکان و نوجوانانی که سیستم آموزشی مبتنی بر آموزش اینترنتی یا استفاده از روشهای مجازی را دارند.
و نکته دیگر اینکه افرادی که بازیهای اینترنتی غیرقماری را انجام میدهند در این اختلال لحاظ میشوند، نه افرادی که بازیهای اینترنتی همراه با قمار دارند.
یکی از مشکلات اختلال بازیهای اینترنتی، گروهی بودن آن است و اینکه غالباً افراد گروه از مناطق مختلف دنیا با هم در ارتباط هستند و گستردگی جغرافیایی باعث تأثیر متغیر زمان بر فرد میشود، یعنی فرد مجبور است ساعات بسیار بیشتر و غالباً نامتعارف را برای بازی اختصاص دهد (از نیمه شب تا صبح).
1. عوامل محیطی. مثل دسترسی آسان به اینترنت یا امکان دستیابی راحت به انواع بازیهای اینترنتی، زندگی در خانوادههای پرتنش یا خانوادههای سهلگیر یا سختگیر.
2. عوامل ژنتیکی و فیزیولوژیکی. پسران نوجوان غالباً بیشتر در معرض ابتلا به این اختلال هستند. در افراد آسیاییتبار بهویژه کشورهای چین و کرهجنوبی، این اختلال رواج بیشتری دارد که میتواند اثر ژنهای خاصی در این زمینه باشد. در حال حاضر بر اثر مطالعه روی ژنومها، ژن مشخص و ناحیه مشخصی برای این اختلال معین نشده اما ژنتیک بهطورقطع در شکلگیری این اختلال نقش اساسی دارد.
این اختلال میتواند باعث شکست تحصیلی، ازدست دادن شغل یا ازهم پاشیدگی زندگی زناشویی شود. رفتار اجباری و وابستگی فرد به بازی معمولاً باعث کنار گذاشتن فعالیتهای عادی اجتماعی، تحصیلی و خانوادگی میشود.
مسئولیتهای خانوادگی ممکن است نادیده گرفته شود. افت نمرههای دانشآموز ممکن است اتفاق بیفتد.
در زمینه اختلالات همایند ( یعنی وجود اختلالی دیگر کنار این اختلال)، میتوان به اختلال افسردگی عمده Dep، اختلال نقص توجه همراه با بیشفعالی ADHD و اختلال وسواس فکری-عملی OCD اشاره کرد.
دیدگاه خود را بیان بفرمائید❤