مسئله «عشق»، «محبت»، «صمیمیت» و «رابطه جنسی» از مهمترین عناصر متعالی یک زوج انسانی است. البته ممکن است رابطه جنسی بدون داشتن روابطی صمیمانه و عاشقانه هم انجام بشود، ولی لذتبخشترین رابطه جنسی همواره با «عشق و صمیمیت» همراه است. معمولاً «تمایلات جنسی» بخش جداییناپذیر از «خودانگاره و طرحواره شخصی» یک انسان است.
غالباً مشکل در رابطه جنسی هم یکی از مشکلاتی است که زوجها به آن مبتلا هستند، که معمولاً این مسائل مرتبط به مسأله «صمیمیت» آنهاست، نه عوامل جسمی و فیزیکی. توجه به این امر که «کیفیت رابطه» زوج ارتباط زیادی با کیفیت ارتباط آنها با هم دارد، اهمیت بسیار دارد. آموزش و غنیسازی مهارت در ارتباط برقرارکردن با همسر، برای حفظ رضایت جنسی و رضایت زناشویی زوج امری ضروری است. البته مشکلات جنسی هم مانند سایر مشکلات ارتباطی و زوجی، اغلب معلول یک چرخه معیوب در سبکهای عشقورزی ناکارآمد زوج، خصوصاً سبکهای رفتاری و شناختی جنسی غلط، افسانهای و کژکارکرد در آنان است.
در ابتدای زندگی زوجها به ندرت مشکلات جنسی در زندگیشان تجربه میکنند، ولی به تدریج که رابطه زناشویی آنان به جلو میرود و عوامل استرسزای محیطی مانند: «تنشهای شغلی و حرفهای»، «بارداری و تولد فرزند»، «مهاجرت»، «مشکلات مالی»، «خیانت زوجی» و ... عارض میشوند، زوجین ممکن است حضور یکدیگر را از نظر جسمی و یا عاطفی، کمرنگ احساس کنند. اگر این عدم ادراک از حضور و پشتوانه زوجی ادامه پیدا کند، در طول زمان آنها بیشتر با هم تقابل پیدا کرده و از هم دور میشوند، که دور باطل رنجش، ناامیدی و ناکامی هر روز بیشتر و گستردهتر از قبل بر زندگی این زوج سایه خواهد افکند و زمانیکه شدت و مدت این چرخه معیوب به تدریج افزون میشود، زوج با بحران خانوادگی روبهرو شده و باید برای مشکل خویش راه حل مناسبی پیدا کند. شاید زوجی تصمیم بگیرد که الگوی ارتباطی توأم با نارضایتی موجود را حفظ نماید و یا بخواهد آن را با الگویی کارآمد و صحیح مدیریت نماید تا حل شود.
تحمل رنج و آثار روانی اختلال عملکرد جنسی، برای زوج سخت است و اغلب مشکلات جنسی آنان هم متأثر از مسائل عاطفی، شناختی و هیجانی مانند: افسردگی مزمن، اضطراب و اختلال شخصیتی است، تا اینکه ناشی از معایب فیزیولوژیکی و جسمی باشد. بنابراین اختلالاتی مانند: اضطراب، افسردگی مزمن، اعتیاد به انواع مواد و الکل بهطور قابل ملاحظهای بر کارکردهای رفتارهای جنسی اثر میگذارند.
از سوی دیگر بهطور بلعکس، ردپای اختلالات جنسی در ایجاد اختلالات رفتاری و روانی مانند افسردگی، اضطراب و اعتیاد هم به خوبی قابل تشخیص است. به عنوان مثال یک باور اسطورهای کاذب در رابطه جنسی، مثل این ذهنیت که «باید هنگام آمیزش، یک رابطه طولانی بیش از نیم ساعت داشت، وگرنه نشانگر اختلال جنسی خواهد بود»، میتواند زمینهساز سوءمصرف مواد، مانند: شیشه و کراک و تریاک شود تا فرد بتواند به تجربه یک «معاشقه بسیار طولانی» و آمیزش اسطورهای کاذب به صورت «ماراتن جنسی» ناشی از اعتیاد دست یابد.
معمولاً مشکلات جنسی زوج شامل تفاوت در رفتارهای جنسیتی در مورد «مقدار»، «محل»، «زمان»، «نحوه رفتار جنسی» و ... است. «تمرکز بزرگنمایانه منفی»، «تفکر فاجعهآمیز» در مورد مشکلات جنسی، «اضطراب ثانویهای» را رقم میزند، که «اضطراب عملکردی جنسی» نام دارد و خودش بار اضافه مشکلی را بر شخص و یا زوج تحمیل میکند که مشکل قبلی وی را هم بدتر میکند. اضطراب عملکرد جنسی، می تواند باعث شود که فرد قبل از شروع رابطه جنسی، تصویری ذهنی برای خود ایجاد کند، تصویری از اینکه رابطه ی جنسی طولانی و با کیفیتی دارد و هیچ گونه کم و کاستی وجود ندارد؛ ولی به محض شروع رابطه جنسی فرد دچار اضطراب می شود و همین مسئله باعث کاهش کیفیت عملکرد جنسی می شود.
زوجینی که به دنبال درمانهای جنسی هستند، باید بدانند که وجود سایر مشکلات از قبیل: «مشکلات ارتباطی» و «تفاوت در عقاید و باورها» نیز طبیعی است و توجه اولیه به این مشکلات عقلانیتر و ارجحتر است و در برابر درمان این مشکلات، قبل از درمان مشکلات جنسی، نباید مقاومت کنند. درمان مشکلات جنسی هنگامی که زوج برای یکدیگر «جذاب» و دارای «ارتباط مؤثر» هستند و از دست هم عصبانی و خشمگین نیستند، به بهترین نتیجه ختم میشود.
زوجی که خیلی «خلاقانه» و با «رغبت» به ارتباط جنسی نمیپردازند، اندک اندک و به مرور زمان علاقهشان به ارتباط جنسی کاسته شده و دچار ابتلا به اختلالات جنسی میشوند. برای خیلی از افراد مسأله آمیزش جنسی فقط به عنوان یک عملیات مکانیکی است که طرفین مانند یک ماشین، صرفاً آمیزش جنسی را انجام دهند و تمام کنند.
در صورتی که زوجهای خلاق در حقیقت بهطور توأم به لذت بخشیدن به دیگری و لذت بردن خود از رابطه جنسی پرداخته و همواره حس صمیمیت و نزدیکی به یکدیگر را حفظ مینمایند. زوجهای خلاق به این شعار طلایی معتقدند که «هر اتفاقی در رابطه جنسی پیش بیاید خوب است...» و درواقع آنان اینطور نگاه میکنند که فارغ از نتیجه، چگونه میتوانند از لحظه لحظه ارتباط لذت برده و کامجویی جنسیشان را صرفاً معطوف به لحظه ارگاسم نکنند و از این طریق به رضایت جنسی بالاتری برسند و یک ارتباط جبری نداشته باشند.
یک رابطه جنسی باکیفیت، باید فارغ از «ملامت»، «ارزشگذاری»، «خوب یا بد» باشد |
یک رابطه جنسی باکیفیت، باید فارغ از «ملامت»، «ارزشگذاری»، «خوب یا بد» باشد. یکی از مشکلاتی که زوجها با آن دست به گریبان هستند، داشتن رابطه در زمانهای نامناسب است. وقتیکه زوجها زمان کافی و لازم را برای ارتباط خوب با یکدیگر ندارند، آنگاه تلاش میکنند در زمانهای نامناسبی که اصلاً برای این امر مهیا نیست، مثل وقتی که عجله برای رفتن به سرکار دارند و به محض برگشتن از سرکار یا وقتی خستهاند، به مشکلات ارتباطی خود دامن بزنند.
زوجی که مهارت مناسبی در روابطشان دارند، سعی میکنند همیشه در زمانهای مناسب و شایستهای در کنار هم به ارتباط جنسی بپردازند و به دور از محیط و فضایی که حواس پرتکننده است، مانند زمانیکه از تلفن، تلویزیون و کارهای شلوغ به دور هستند، ارتباط برقرار کنند.
رابطهی جنسی در ازدواج جزء اصلیترین مسائلی هست که میتواند هم باعث تقویت و بالا بردن کیفیت ازدواج و هم باعث فروپاشی ازدواج شود. دانستن این نکته بسیار مهم است که زوجین بدانند وجود مشکلات جنسی به معنی پایان رابطه زناشویی نیست و با مهارتآموزی و ریشهیابی مشکلات جنسی میتوانند زندگی زناشویی لذتبخشی را برای خویش به ارمغان بیاورند.
دیدگاه خود را بیان بفرمائید❤