اکثر والدین نسبت به کودکستانی که فرزندشان خواهد رفت حساسیتهایی دارند، به عنوان مثال این که تجهیزات کودکستان به چه شکل است، مربیها چگونه رفتار میکنند و تعداد مربیها به کودکان چه میزان است و حتی تغذیهایی که برای کودکان استفاده میشود چه کیفتی دارد. همه این موارد ذکر شده اهمیت دارد اما آیا نکته مهمتری از این قبیل مسائل هست؟ آیا والدینی که کودکشان را در مهد کودک میگذارند نیاز به دانستن مطالب دیگری هم دارند؟ به عنوان یک والد چه نیازهای دیگری را ضروری میدانید؟
یکی از جنبههایی که برای کودکستان اهمیت به سزایی دارد شیوههای آموزشی در کودکستانها است.
دسته اول شیوه آموزش مربی محور که مربی بیشترین تلاش را در محیط آموزشی دارد و دسته دوم شیوه آموزش کودک محور که کودک خود محوریت آموزش را بر عهده دارد.
هر کدام از این دستهها به شیوههای آموزشی متفاوتی تقسیم میشوند.
یکی از رایجترین شیوههای آموزش مربی محور رویکرد آموزشی واحد کار میباشد. در این شیوه آموزشی در طول هفته یک موضوع آموزشی تعیین شده که به إصطلاح به آن واحد کار میگویند که توسط مربی در طول هفته تدریس میشود. در شیوه آموزشی واحد کار که مبدع آن پزشکی به نام دکرولی بود ساعتهای آموزشی به مفاهیمی مانند اجتماعی، دینی و اخلاقی، ریاضی، علوم و فعالیتهایی مثل کلامی، موسیقیایی، هنری و جسمی و حرکتی تقسیم میشود و واحد کار از طریق این مفاهیم و فعالیتها آموزش داده میشود.
آموزش مستقیم اطلاعاتی که بزرگسالان برای کودکان نیاز میبینند.
* نادیده گرفتن تفاوتهای فردی در کودکان
* نادیده گرفتن علایق کودکان
* خشک و رسمی بودن و عدم انعطاف این شیوه آموزشی
شیوههای آموزش کودک محور به رویکردهایی مثل شیوه آموزش مونتسوری، شیوه آموزش رجیو و شیوه آموزشی " های اسکوپ " تقسیم میشود.
خانم مونتسوری اولین زن پزشک ایتالیایی بود که هیچگاه به جرم زن بودن در جامعه اروپای آن زمان اجازه طبابت پیدا نکرد. از این رو او به سمت آموزش کودکان استثنایی کشیده شد. مونتسوری عقیده داشت که خود کودکان بهترین اشخاصی هستند که تشخیص میدهند که چه چیزی آموزش ببینند.
خانم مونتسوری از طریق حواس پنجگانه به این کودکان آموزش میداد.
کودکان بنا به علایق و حق انتخابی که داشتند به سمت ابزارهای آموزشی کشیده میشدند و مربی بیشتر نقش همگام و همراه را بازی میکرد.
1) مهارتهای زندگی
که در این حوزه مهارتهای ظریف اندامی مانند هماهنگی حرکات چشم، دست و مغز و مهارتهای درشت اندامی رشد مییابد.
2) مهارت ریاضی
3) مهارت علوم
4) خواندن و نوشتن
که در این شیوه آموزش ابتدا فرد مینویسد و بعد میخواند.
5) تاریخ و فرهنگ
تمامی این حوزهها برای آموزش نیاز به ابزارهایی دارد که از طریق درگیر کردن حواس پنجگانه یادگیری صورت میگیرد.
* آموزش بر اساس نیازهای خود کودکان منطبق بر علایقشان.
* در نظر گرفتن تفاوتهای فردی
* آموزش مفاهیم چهارگانه ریاضی در صورتی که تفکر کودک به علت این که قابلیت نگهداری کمیتهای ذهنی ندارد، توان کامل یادگیری را ندارد.
* عدم کار گروهی در این شیوه آموزشی
این شیوه آموزشی اولین بار در سال 1959 توسط دکتر ویکارت در شهر ایپسیلانتی ایالت میشیگان شکل گرفت.
این رویکرد برگرفته از نظر جان دیویی فیلسوف آمریکایی و ژان پیاژه نظریه پرداز و روانشناس مطرح میباشد.
در این رویکرد آموزش منطبق بر علاقه و حق انتخاب کودکان است.
شیوه آموزشیهای اسکوپ شامل یک روال روزانه است که از پنج مرحله تشکیل شده که به ترتیب شامل برنامهریزی، اجرا، ارزیابی، گروه کوچک و گروه بزرگ است.
سه مرحله اول مراحل فردی است که خود کودک برنامه روزانهاش را طرحریزی میکند و خود اجرا میکند و سپس خود به کمک مربی به ارزیابی میپردازد.
و مراحل چهارم و پنجم آموزش گروهی ارائه میشود.
یکی از کاملترین شیوههای آموزشی رویکرد " های اسکوپ " است زیرا هم آموزش به شکل فردی است و هم به شکل گروهی.
نقش مربی بیشتر به عنوان ناظر و همگام است و خود کودک بیشترین درگیری آموزشی را دارد.
* افزایش دایره لغات
* افزایش حق تصمیم گیری
* در نظر گرفتن حق انتخاب و تفاوتهای فردی
* در نظر گرفتن آموزش به شکل گروهی
مهدها و مراکز مرتبط با کودک میتوانند برای بهره گرفتن از متدهای آموزشی و سخنرانی و زیر نظر گرفتن سلامت روان کودکان با مرکز روانشناختی مهرپندار همگام شوند تا دنیای إیمنتری را برای کودکان رقم زنند.
♡ به کودکی کردن کودکانمان احترام بگذاریم ♡
دیدگاه خود را بیان بفرمائید❤