متخصصانی که در مورد فقدان و سوگ مطالعه کردهاند، مراحلی را مطرح کردهاند که افراد پس از تجربهی فقدان برای رسیدن به سازش یافتگی آنها را طی میکنند. مدت زمان لازم برای طی این مراحل و میزان سوگی که در نهایت حل و فصل میشود، موضوعی فردی است. سعی کنید آهنگ و سبکی برای طی مراحل سوگواری خود پیدا کنید که با نیازهای شما متناسب باشد. مراحل سوگ عبارتند از:
در این مرحله بهت زده میشوید و پذیرش فقدان برایتان سخت میشود، بنابراین وسوسه میشوید که آن را انکار کنید، نگرانی فوری شما این است که احساسات دردناک خود را فرو بنشانید.
میپرسید "چرا این اتفاق برای من افتاد؟" و ممکن است از این که نمیتوانید فرد از دست رفته را برگردانید، خشمگین شوید. گاهی نیز به این انتظارات غیرواقعبینانه که همه چیز درست میشود، تکیه میکنید.
واقعیت فقدان، شما را افسرده میکند و امید خود را برای بهتر شدن کارها از دست میدهید.
سرانجام امیدهای کاذب خود را کنار میگذارید و فقدان را به عنوان یک واقعیت میپذیرید. در نتیجه این پذیرش شروع به برنامه ریزی در امور زندگی میکنید و روال عادی زندگی خود را از سر میگیرید.
خود را با شیوهی جدید زندگی که با گذشته متفاوت است، تطبیق میدهید و میفهمید که تجربهی سوگ چقدر باعث رشد شما شده است.
خوب است که مراحل سوگواری را به عنوان تکالیفی در نظر بگیرید که مسئولیت انجام آن بر عهدهی شما است. این نوع نگرش نسبت به سوگ، موجب تقویت احساس درونی و خودکارآمدی شما میشود. تعبیر و تفسیر مراحل سوگ به عنوان مراحلی که برای شما پیش میآید، درست نیست. این نوع تعبیر و تفسیر موجب احساس انفعال و وابستگی شده و هویت شما را به عنوان یک مسألهگشا تضعیف میکند.
دیدگاه خود را بیان بفرمائید❤