کودکی که به طور مداوم مورد ضرب و شتم قرار گرفته، برای آدم کشی برنامه ریزی شده است. در کودکی که به طور مکرر با چنان شیوه وحشیانهای کتک خورده که پوستش از هم دریده شده و استخوانش شکسته، چه چیزی ثبت شده است؟ در ذهن چنین بچهای احساس فاجعه بار وحشت، ترس و نفرت ثبت شده است. کودک در این کابوس در حالی که تلاش و مبارزه میکند و پوستش کنده میشود (لحظهای خودتان را جای او تصور کنید)، از شدت غضب در درون خود میخروشد: "اگر من هم به اندازه تو بزرگ بودم، میکشتمت!" در این جا تغییری در وضعیت روانی به سمت اختلال روانی جامعه ستیز به وجود میآید.
آن چه در ذهن کودک ثبت میشود، اگر نه مجوز کشتن، ولی اجازه برای بیرحم بودن و همچنین نکات ظریفتر مربوط به چگونگی آن است.
چنین شخصی بعدها در زندگی ممکن است تحت فشار کافی تسلیم این ضبطهای قدیمی شود: او میل به کشتن و اجازه این کار را دارد و این کار را هم میکند! بر همین اساس لازم است اگر پزشکانی، کودکانی که مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند را تحت مداوا قرار میدهند و نسبت به إعمال خشونت و رفتار وحشیانه شک کردند، مظنونین را به مقامات مربوطه معرفی کنند و موضوع را گزارش کنند.
حال این پرسش ایجاد میشود که بعد چه اتفاقی میافتد؟ در واقع میتوان گفت که بهبودی ضعیف است مگر این که کودک، پیش از زمانی که به سن بلوغ برسد، درمانی فشرده را دریافت نماید. به این ترتیب او میتواند منبع احساسات مرگبار خود را درک کند و بیش از آن، با وجود گذشته خود این را بفهمد و بداند که میتواند یک انتخاب متفاوت در مورد آیندهاش داشته باشد.
جامعهای که چیزی کمتر از این برای ارائه به کودک کتک خورده در چنته داشته باشد، گویی یک هفتتیر پر شده را برای بازی به دست کودک داده است.
نوع سوءاستفاده فیزیکی از کودکان موجب بازپخش احساسات خشونتآمیز در آنان میشود. دستور ثبت شده در ذهن آنها این است: "وقتی هیچ کار دیگری نمیتوانی بکنی، بزن!"
تنبیه مورد قبول نیست مگر در یک مورد: زمانی که کودک کوچکتر از آن است که درکی از خطر داشته باشد، تنبیه ممکن است تنها راه برای شرطی و محدود کردن کودک در مورد رفتن به خیابان باشد. تنبیه اگر به طور روزانه برای تخلفات غیرخطرناک مانند ریختن شیر و یا زدن خواهر مورد استفاده قرار نگیرد، مؤثر است.
امکان ندارد بتوان عدم خشونت را با خشونت به کسی آموزش داد.
یک شاگرد کسی نیست که بر سر او بکوبید. او کارآموز استاد خود است و با کار کردن در همان حرفه، هنر و صنعت میآموزد.
کودک مانند همین شاگرد است و قرار است با زندگی در کنار والدین هنر زندگی کردن را بیاموزد. بنابراین اگر شما به کودکان خود نشان دهید "وقتی عصبانی هستی بزن، این راه خوبی برای به دست آوردن همه چیز است"، آنها از این نسخه برداری خواهند کرد و بعدها این خود شما هستید که در مورد خشونت در شهرتان شکایت خواهید کرد.
دیدگاه خود را بیان بفرمائید❤