Self Control یا خویشتنداری یکی از Selfهای روان انسان است. خویشتنداری یا "خودکنترلی" حالتی است درونی که فرد را برای انجام یک فعل یا ترک فعل، بدون آنکه عامل خارجی بر آن تأثیر بگذارد، به انجام وظایفش متمایل میسازد.
با یک مثال تعریف خویشتنداری را بهتر توضیح دهیم. شیرینی (عامل خارجی تأثیرگذار) میتواند با انجام یک فعل یا رفتار (خوردن)، تأثیر خود را به عنوان محرک خارجی بگذارد و شخص چاقی که قصد کاهش وزن دارد را از رسیدن به هدفش (کاهش وزن، سلامتی و تناسب اندام) باز دارد. خویشتنداری، مشکل بزرگی است که بسیاری از ما در زندگی خود به صورتهای مختلف با آن مواجه شدیم. خویشتنداری درقبال یک راز یا حرف گفته شده به ما از طرف یک فرد، خویشتنداری درقبال نداشتن رابطه جنسی خارج از تعهد، خویشتنداری در قبال نخوردن غذا.
خویشتنداری غذایی مهارتی است که به فرد این امکان را میدهد که رفتارهای مرتبط با غذاخوردن و سبک غذایی خود را با یک برنامه غذایی مناسب و مورد تأیید متخصصان تطبیق دهد. خویشتنداری غذایی در حقیقت تغییر food style یا سبک غذایی ما و کمک به فرد برای رسیدن به سلامتی و تندرستی و تناسب اندام میباشد.
خویشتنداری غذایی یکی از قدرتمندترین و سودمندترین تواناییها برای هر فردی است. یافتهها و پژوهشها نشان میدهند که افراد در میزان خویشتنداری با هم تفاوت دارند.
عواملی مانند: اطلاعات ناکافی درباره معنای واقعی این ویژگی، پاسخهای هیجانی شدید مثل خشمهای فورانی یا شادی غیرقابل کنترل، واکنشهای بد به محرکهای محیطی نشان دادن مثل: صدای بوق ماشین پشت، محرک محیطی و رفتار پرخاشگرانه و تند ما ،واکنش بدرفتاری، اعتماد به نفس پایین و ... باعث شکست فرد در خویشتنداری به ویژه خویشتنداری غذایی میشود.
موقعیتها یا محرکهای ماشه چکان به شرایطی إطلاق میشود که در فرد باعث فراخوانی رفتار ناکارآمد (پرخوری یا ادامه عادت غذایی نادرست) میشود. و پس از انجام آن فرد دچار احساس گناه، پشیمانی، خشم و إعتماد به نفس پایین میشود.
موقعیت ماشه چکان مثل: خونه خاله و دورهمیهای خونه خاله، کله پزیای که همیشه پاتوق بوده.
محرکهای ماشه چکان مثل: شیرینی تر، ظرف شکلات میز کار، نسکافه تعارفی از طرف منشی یا همکار، تعارفهای بی حد خواهرشوهر و جاری و دوست صمیمی برای خوردن. این موقعیتها یا محرکها باید در کاغذ لیست شود.
این قانون یادمان باشد که در برخورد با دیگران و در زندگی روزمره، براساس آنچه میبینیم یا میشنویم، افکار در ذهن ما شکل میگیرند، شکلگیری افکار باعث فراخوانی هیجانات در ما میشود و شکلگیری هیجان باعث بروز رفتار از ما میشود.
فکر ⇔ احساس یا هیجان ⇔ رفتار
↓ ↓ ↓
حیفه،عروسیه، ⇔ احساس بیقراری ⇔ خوردن
چلوبره رو باید خورد! احساس ولع
غالباً افراد پرخور عادات غذایی نامناسبی دارند. خوردن چندین نسکافه با شیرینی یا بدون آن، ساعات نامنظم غذاخوردن، مقدار نامنظم غذاخوردن (کم خوردن یک روز، پرخوری اکثر روزها)، غذاهای چرب، بستنی، سس و ... . این عادتها باید حذف یا جایگزین شوند.
مثلاً جایگزینی قهوه تلخ و اسپرسو به جای نسکافه یا قهوه و چای شیرین.
یکی از عوامل خویشتنداری ضعیف در حوزه خوردن، افکار خودآیند مرتبط با آن است. "با یه شب خوردن که اتفاقی نمیافته". "برو بابا! تو آبم بخوری چاق میشی، پس چه فایده بخور". و خیلی افکار خودآیند منفی دیگر که باعث شکلگیری رفتار ناکارآمد، یعنی "خوردن" و حتی اغلب "پرخوری عصبی" میشود. جایگزینی تکنیک خودگویی درونی مثبت به شما و مغز شما این امکان را میدهد که در برخورد با موقعیتها یا افکار و محرکهای ماشه چکان آگاهانهتر برخورد نمایید.
در مطلب بعدی به ادامه موضوع خواهیم پرداخت.
دیدگاه خود را بیان بفرمائید❤