برای رسیدن به پاسخی برای پرسش فوق، باید در ابتدا صادقانه پیرامون ویژگیهایی در افراد که سبب میشود شما به آنها علاقمند شوید به تفکر و تأمل بپردازید. برای کمک به شما که بهتر بتوانید به تفکر در این زمینه بپردازید، پیشنهاد میکنم به سؤالهای زیر پاسخی صادقانه و دقیق بدهید.
- آیا شما آنچنان مبهوت ویژگی ظاهری یا رفتار خاصی در محبوب خود میشوید، که سبب میشود بسیاری از ویژگیها و رفتارهای ناپسند او از چشمتان پنهان بماند؟
- آیا این فرد در حضور والدین یا اعضای خانواده شما نیز شخصیت خود را به نمایش میگذارد؟
- آیا این فرد دارای ویژگیهایی است که شما بهشدت فاقد آن هستید؟
- آیا شما خود را ملزم به کمک و نجات چنین افرادی میدانید؟
- آیا هنگام اقدام به ترک این فرد، حتی اگر آن را ضروری نیز بدانید، دچار احساس گناه میشوید؟
- آیا نیاز کمک به نیازمندان در شما آنچنان نیرومند است که خود را ناتوان از ترک چنین فردی میبینید؟
- آیا شما در ابتدا چنان عاشق یک فرد میشوید که معایب شخصیتی و رفتاری او از چشمتان پنهان میماند؟
- آیا عزت نفس شما چنان ضعیف و شکننده است که گفتن کلمهی "نه" به فردی که احساس میکنید در موقعیتی برتر از شما قرار دارد، برایتان بسیار دشوار است؟
- آیا بهخاطر آنکه از تنهایی یا چیز دیگری فرار کنید، وارد روابط ناخوشایند میشوید و علیرغم زیانهایی که برایتان دارد، در آن باقی میمانید؟
به خوبی مشخص است که پاسخ به پرسشهای فوق کار آسانی نیست. از آنجا که هر کدام از این پرسشها قلب عادات آسیبزا و خودتخریبگر ما را هدف قرار میدهند، میتوانند به ما کمک کنند تا نسبت به الگوهای ارتباطی و نحوهی ارتباط خود با افراد مشکلآفرین که عاشق آنها میشویم، آگاهی یابیم. یک خودارزیابی دقیق میتواند چشمان شما را نسبت به خودتان، گذشتهای که داشتهاید و روابط گذشتهتان که شما را به سمت ارتباط با افراد دارای اختلال شخصیت سوق میدهد، باز کند. اگر اینگونه خودارزیابیها که نقش شما در ایجاد رابطهی عاطفی با افراد دارای اختلال شخصیت را روشن میسازد، برای شما دردناک و آزاردهنده باشد، تعجبی ندارد. در این خودارزیابیها شما به بررسی روابط دوران کودکی خود، بهویژه آن دسته از روابط صمیمانهای که سرانجام خوشایندی نداشتهاند، خواهید پرداخت. باید به این نکته توجه داشته باشید که جز در صورت قبول اینکه نیازها، آرزوها، عادات و تجربههای ناخوشایند شما در زندگی، موجب شکلگیری روابط کنونی شما شده است، شما محکوم به این خواهید بود که روابط عاطفی ناخوشایند را یکی بعد از دیگری تجربه کنید.
همهی ما در آغاز یک رابطه، بهویژه رابطه با جنس مخالف، سعی میکنیم که به بهترین نحو عمل کنیم. در چنین مواقعی، ما برای آنکه فرد مزبور را شیفتهی خود کنیم، تصویری خوشایند از خودمان را به نمایش میگذاریم و عادات بد و قسمتهای ناخوشایند از گذشتهی خود را پنهان میسازیم. جالب است بدانیم که فرد دارای اختلال شخصیت نیز در برخورد با شما همین شیوه را در پیش میگیرد.
همچنین همهی ما نهتنها تمایل داریم که نقاط ضعف محبوبمان را نادیده بگیریم و یا آنها را کماهمیت تلقی کنیم، بلکه در مقابل، تمرکز خود را معطوف یک یا دو ویژگی مثبت او میکنیم.
نادیده گرفتن و یا کماهمیت انگاشتن نقاط ضعف فرد محبوب تا آنجایی ادامه خواهد یافت که دیگر تاب تحمل آنها را نداشته باشیم. البته باید گفت که ما بدون حضور یک روانشناس و بدون اخذ یک مصاحبه بالینی از فرد مورد نظر خود، به احتمال زیاد قادر نخواهیم بود در اولین یا دومین یا حتی سومین جلسهی ملاقات، به شناخت او نائل آییم.
در ابتدای رابطه، چه چیزی در فرد مقابل شما، هیجان زدهتان میکند؟ در همان ابتدای آشنایی چه صفات یا رفتارهایی، شما را مجذوب او کرده و به شما این امید را میدهد که میتوانید آینده خوشایندی با او داشته باشید؟ زیبایی چهره، بلندی قامت یا اندام عضلانی، درونگرایی یا برونگرایی، ساکت و موقر و اسرارآمیز بودن؟ یا فردی است که به شما توجهی ندارد و این شما را مصر میسازد که سعی کنید به طریقی توجه او را به خودتان جلب کنید؟
وقتی که شما شیفتهی یک یا دو ویژگی کمی فردی از جنس مخالف میشوید، این تمایل در شما بهوجود میآید که نسبت به علائم هشدار دهنده در فرد مزبور بیاعتنا شوید.
ممکن است شما مجذوب طرز صحبت کردن فردی با اختلال شخصیت ضداجتماعی شوید و همین سبب شود که شواهد آشکار، مبنی بر فعالیتهای خلاف قانون و سوءاستفادههای او از شما و رابطهای که با او دارید را نادیده انگارید. ممکن است شما فریفته توجه بیدریغ فردی با اختلال شخصیت وابسته شوید و همین مانع خواهد شد که شما متوجه شوید این فرد در آینده با چسبیدن مداوم به شما، اسباب آزار و انزجار شما را پدید خواهد آورد و یا اینکه ممکن است شما آنچنان تحت تأثیر موفقیتهای فردی با اختلال شخصیت خودشیفته قرار بگیرید که متوجه خودبزرگبینی او نشوید.
اگر در خانوادهای رشد یافته باشید که والدین (بهویژه جنس مخالف)، دچار برخی اختلالهای رفتاری باشد و اگر شما خود را ملزم میدیدید که بهگونهای رفتارهای مشکلآفرین او را اصلاح کنید، به احتمال زیاد هنگام زوجیابی در جستجوی فردی خواهید بود که دارای همان اختلال رفتاری باشد، که درنهایت هم موجب تباهی ارتباط شما خواهد شد.
گاهی اطرافیان به ما میگویند "تو همیشه عاشق افراد شکست خورده میشوی؟". این به معنای کمهوشی یا عدم مهارت در قضاوت شما نیست، بلکه میتواند به این معنی باشد که شما نیاز دارید که به نجات افراد محبوب خود بپردازید. به این سؤال خوب فکر کنید: آیا شما ناجی افراد زخمخورده و آسیبدیده هستید؟ یا اینکه تحت اجبار، نیاز به رام کردن افراد شرور دارید؟
شیوهی آموزشی نحوهی رفتارهای اجتماعی به زنان و مردان، میتواند در این امر مؤثر باشد. معمولاً زنان بهمنظور برعهدهگرفتن نقش مراقبتکننده، تربیت میشوند. غالباً دیده میشود که زنان از دست پدران ضداجتماعی، خودشیفته و الکلی خود فرار میکنند و به سمت مردی ضداجتماعی، خودشیفته و الکلی پناه میبرند. درواقع آنها بهطور ناخودآگاه بهدنبال همان نقش قبلی خود، یعنی مراقبتکنندگی روان میشوند. مردانی وجود دارند که بهطور مکرر وارد رابطه با زنان هیستریونیک یا وابسته شدهاند و این دقیقاً به این خاطر است که آنها از نظر درونی، خود را مجبور به کمک و حمایت از زنان نیازمند میدیدند.
شاید شما باور کردهاید لیاقت بیش از این را ندارید. اگر شما از دیرباز دچار احساس کمارزشی هستید، بنابراین میتوان گفت که شما با برقراری رابطه با یک فرد فریبکار یا بیتوجه، قصد دارید تا هرچه کمتر در برابر فرد محبوب خود احساس کمارزش بودن کنید. اگر شما برای فرار از تنهایی وارد ارتباط با افراد ناهنجار میشوید، احتمالاً فردی وابسته به دیگران هستید که غالباً عزتنفس پایینی دارید و همواره ترس آن را دارید که مبادا مورد تأیید او قرار نگیرید.
اگر در رابطهای هستید که در آن احساس ناخوشایندی دارید، از خودتان بپرسید: آیا از اینکه او را ترک کنم، احساس گناه یا شرمندگی میکنم؟
گاهی مواقع ما خود را مسئول مشکلات فرد موردعلاقهمان میدانیم، یا گمان میکنیم که آن فرد بدون ما قادر به زندگی نیست و بنابراین ترک او کاری غیراخلاقی است. کاملاً مشخص است که این دلایل غیرمنطقی است. قطعاً مشکلات فرد مزبور از سالها قبل از آشنایی با شما وجود داشته است و سالها بعد از شما هم وجود خواهد داشت. آیا شما همان ابتدا باید از اختلال فرد محبوبتان مطلع میشدید؟ قطعاً نه و این نکته را بهخاطر داشته باشید، حتی افراد متخصص نیز غالباً تا مدتی قادر به تشخیص اختلال آنها نمیشوند.
اکثر ما حداقل در برخورد اول، جذب چیزی میشویم که خودمان فاقد آن هستیم. اگر شما فرد محتاط و محافظهکاری هستید، احتمالاً جذب فردی شجاع و ماجراجو خواهید شد. اگر شما فردی بسیار برونگرا باشید، به احتمال زیاد فردی ساکت و محجوب شما را شیفتهی خود خواهد ساخت. و اگر شما را بهعنوان فردی رسمی و منضبط میشناسند، ممکن است که تشنهی فردی بیخیال و خودمانی باشید. شروع رابطه با افرادی که با ما تضاد دارند جذاب و سرگرمکننده است ولی درنهایت، آن دسته از افراد که دارای تشابه شخصیتی هستند، میتوانند رابطهی مطلوب و خوشایندی با یکدیگر داشته باشند. نکتهی هشداردهنده آنجاست که شما بهخاطر آنکه فرد مزبور تا حدی کمبودهای شما را جبران میسازد، به استقبال رابطهای دشوار و ناخوشایند میروید.
بهترین راه این است که شما در یک محیط حمایتکننده، به رفع کمبودهای شخصیتی خودتان بپردازید. ببینید چگونه میتوانید علایق و رفتارهای خودتان را گسترش دهید.
شاید شما نیز تا حدی دچار اختلال شخصیت باشید. قبول این واقعیت، میتواند تا حدی دردناک باشد، اما دردناکتر این است که شما متوجه شوید، عادت به برقراری رابطه با افراد دارای اختلال شخصیت دارید. این نکته را به یاد داشته باشید که بسیاری از صفات شخصیتی شما، حتی آن صفاتی که درحالحاضر شما را به دردسر انداخته است، در زمان کودکی شما، صفات خوب و کارآمدی بهشمار میرفتند، ولی همچنان که ما بزرگتر میشویم، صفات مزبور مانع از آن میشوند که در روابط خود عملکرد و قضاوت خوبی داشته باشیم.
گاهی موارد شما بهصورت اتفاقی با فرد دارای اختلال شخصیت وارد رابطه میشوید و به این معنا نیست که شما بهدنبال چنین رابطهای هستید. به یاد داشته باشید که برخی مواقع تشخیص اشکال ظریف اختلالات شخصیت در همان ابتدای رابطه بسیار دشوار است و فراموش نکنید که افراد دارای اختلال شخصیت، غالباً از مهارت دلربایی زیادی در ابتدای رابطه برخوردار هستند. ممکن است شما به جاذبه هیجان فرد دچار اختلال شخصیت مرزی یا هیستریونیک کشیده شوید و یا مجذوب آرامش، ادب، نزاکت و اعتمادبهنفس بالای فرد دچار اختلال شخصیت ضداجتماعی گردید و یا فریفته رفتار بدیع و عجیب فرد دچار اختلال شخصیت اسکیزوئید شوید و پس از مدتی متوجه شوید که ویژگیهای مزبور جنبهی ظاهری و کمی داشته و واقعیت شخصیت آنها چیز دیگری بوده است.
دیدگاه خود را بیان بفرمائید❤