یکی از معروفترین اصطلاحات در روانشناسی مدیریت، اصطلاح ذهنیت خرچنگی میباشد، نمیدانم تا به حال این اصطلاح به گوش شما برخورد کرده است یا خیر، اما لازم است قبل از آن شما ذهن شما را با مثالی درگیر کنم.
اگر یک خرچنگ را در سطلی بیندازید به راحتی از آن سطح خارج میشود و خیلی کار پیچیدهای را انجام نخواهد داد اما برای تعداد زیادی خرچنگ در همان سطح اتفاق جالبی رخ میدهد، آنها همدیگر را پایین میکشند و هیچکس نمیتواند از آن سطل خارج شود و هیچ راه فراری وجود ندارد. یعنی آنها به جای همکاری و فرار کردن ترجیح میدهند، همه با هم در آن سطل بمانند و در نهایت خواهند مرد.
به این مدل رفتار که «اگر من نه، بقیه هم نه» میگویند به اصطلاح ذهنیت خرچنگی گفته میشود.
در سازمانهای ما اغلب به خاطر احساس حس رقابت در میان اعضا، کارکنان و مدیران، چنین اتفاقی خواهد افتاد و درصورتی که پیشگیری چنین اتفاقی را نکنیم، احساس بیمارگونه خرچنگی باعث فضای مسموم سازمان خواهد شد و در نهایت اتفاقی که نباید رخ دهد، رخ خواهد داد، درست است راندمان سازمان پایین و پایینتر میآید و در نهایت ارزشهای سازمانی از بین خواهد رفت و سازمان از اهدافی که دنبال میکند دور خواهد شد.
اما در صورتی که بتوانیم به نیروهای مجموعه خود یاد دهیم که چنین اتفاقی را پیش بینی کرده و با همکاری تیمی، هم به خود و هم به رشد سازمان کمک خواهند کرد دقیقا نتیجهای عکس خواهند گرفت و رشد اعضا و سازمان قطعی خواهد بود.
پس بیایید ذهنیت خرچنگی را کنار بگذاریم.
دیدگاه خود را بیان بفرمائید❤