در شکل گیری شخصیت موارد بسیاری تأثیرگذار است، مانند ژنتیک، محیط، صحبتهای اطرافیان و یکی از موارد، ترتیب تولد است.
نحوه ترتیب تولد در شکل گیری شخصیت تأثیرگذار است. این که فرد فرزند چندم یک خانواده است نوع رفتاری که با او میشود را کاملاً متفاوت میکند و این تفاوتها در شکل گیری شخصیت تأثیر بسزایی دارد.
فرزند اول بودن سطح انتظارات از کودک را بالا میبرد. منجر به پذیرش مسئولیتهای متعدد میشود. فرزند اول خانواده معمولاً محافظه کار است و تلاش میکند قدرت را در دست بگیرد. آنها غالباً وظیفه مراقبت از خواهرها و برادرها را بر عهده دارند و این مسأله منجر به مسئولیت پذیری بیشتر آنها در آینده میشود. آنها غالباً تمایل به تشکیل خانواده دارند و در این راه پیش قدم میشوند.
معمولاً خواهر و برادرهای بزرگتر جاده بازکن برای فرزندان میانی هستند. فرزندان میانی غالباً بلند پرواز هستند. به طور معمول خودخواه نیستند. اهداف جاه طلبانه دارند و گاه شکستها آنها را قوی تر میکند. این مسأله باعث میشود که دنیا را با دید منطقی تری ببینند و در مشکلات رفتار منطقی داشته باشند.
آنها معمولاً توجه بسیاری از والدین خود میگیرند، همین طور از خواهر و برادرهای بزرگتر. معمولاً فرزند آخر روابط اجتماعی بسیار گرمی با دیگران دارد. ممکن است فرزند آخر وابستگی عاطفی بیشتر و استقلال کمتری نسبت به دیگران داشته باشد. آنها تلاش میکنند که دیگران را تحت تأثیر قرار بدهند. کمتر پیش میآید که مسئولیت پذیر باشند و البته غالباً موفقاند.
آنها معمولاً به دلیل نداشتن همبازی بین خواهر و برادر، با والدین هستند. غالباً کمال گرا و رقابت جو میشوند. تلاش برای موفقیت بسیار دارند. تک فرزند معمولاً با همسالانش دچار مشکل میشود. بسیاری از آنها در حین اجتماعی بودن به دلیل کمال گرایی مضطرب هستند.
درست است که فرزند چندم خانواده بودن بر شخصیت افراد تأثیر میگذارد، اما عوامل متعددی چون محیط، اطرافیان و رویدادهای زندگی نیز تأثیرگذار است.
دیدگاه خود را بیان بفرمائید❤